Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-02@03:39:33 GMT

تکرار حادثه دردناک شین‌آباد، در سیستان و بلوچستان

تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۰۵۳۳۴۴

تکرار حادثه دردناک شین‌آباد، در سیستان و بلوچستان

خانم مدیر مدرسه‌ای در سیستان و بلوچستان، از آتشی در کلاس درس مدرسه اش می‌گوید که حاصل از چراغ نفتی بود که قرار بود کلاس را گرم کند!

به گزارش رکنا، ساعت ۸:۳۰ صبح و زمان زنگ تفریح بود که خانم مدیر و چند نفر از معاونان و بچه‌های مدرسه متوجه دودی در یکی از کلاس‌های مدرسه می‌شوند. آن‌ها که در حیاط مدرسه بودند، سریعا خود را به آن کلاس می‌رسانند تا ببینند اوضاع از چه قرار است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

باز هم داستان بخاری نفتی و آتش و کلاس درس و سیستان و بلوچستان!

نادیا سامانی، خانم مدیر مدرسه، وقتی به کلاسی که در حال سوختن بود می‌رسد، در وهله اول از عدم حضور دانش آموزان در کلاس، کسب اطمینان می‌کند. این مدیر فداکار می‌گوید: من ۱۹ سال است که سابقه کار دارم و در حال حاضر، مدیر مدرسه باقرخان پدگی شهرستان میرجاوه هستم. این مجتمع-مدرسه چندپایه است و از سه مقطع متوسطه اول و دوم و ابتدایی دانش آموز دارد. در روز حادثه، دانش آموزی در کلاس نبود. همه برای زنگ تفریح در حیاط بودند. ناگهان من و چند نفر از معاونان و تعدادی از دانش آموزان متوجه شدیم که از یکی از کلاس ها، دودی بیرون می‌آید. چراغ نفتی کلاس آتش گرفته بود.

او می‌افزاید: من و همکاران با ریگ، ماسه، خاک و کپسول آتش نشانی این آتش را خاموش کردیم. بسیج روستا هم برای خاموش کردن آتش به کمک ما آمد. در واقع تا زمانی که آتش نشانی به مدرسه برسد ما این آتش را خاموش کردیم. نه مشکلی برای دانش آموزی ایجاد شد نه وسیله‌ای از دانش آموزان سوخت. زمانی که من این کار را کردم، اصلا به خودم فکر نمی‌کردم. من می‌خواستم نه دانش آموز و نه وسیله‌ای از بچه‌ها آسیب ببیند. مهم نبود که ممکن است برایم اتفاقی بیفتد.

این خانم مدیر فداکار تاکید می‌کند که به روستای پدگی گازرسانی نشده است و به همین علت است که وسایل گرمایشی گرمایشی کلاس‌های درس، نفتی هستند.

او می‌افزاید: این مدرسه ۱۲ کلاسه است و ۱۶۲ دانش آموز ابتدایی و حدود ۵۰ دانش آموز مقطع متوسطه اول و دوم در این مدرسه مشغول به تحصیل هستند. همه کلاس‌ها چراغ نفتی دارند. با این وجود لازم به ذکر است که این چراغ‌های نفتی استاندارد هستند؛ ولی این اتفاقات اجتناب ناپذیر است؛ اما به تنهایی کاری از من بر نمی‌آمد. همه پای کار بودند و به من کمک کردند تا توانستیم آتش را خاموش کنیم؛ حتی بچه‌ها از حیاط خاک جمع می‌کردند و برای ما می‌آوردند تا آتش را خاموش کنیم. مژه و مو‌های من و دست یکی از همکارانم در این اتفاق سوخت، ولی خوشحالیم که کسی از دانش آموزان آسیب ندید.

منبع: فرارو

کلیدواژه: شین آباد آتش را خاموش دانش آموزان خانم مدیر دانش آموز کلاس ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۰۵۳۳۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عشق معلمی دَربیابان

ایسنا/خراسان رضوی در فاصله حدود ۱۰۰ کیلومتر از شهر مشهد، درست در دل کوه‌های هزار مسجد با جاده‌ای خاکی و گردنه‌های صعب‌العبور و در جایی که هنوز اینترنت و فناوری‌های روز پا به آنجا نگذاشته‌اند، به عنوان معلم خدمت می‌کند. او عشق به شغل مقدس معلمی را مهمترین دلیل خدمت پنج ساله در روستای دَربیابان می‌داند و معتقد است: «اگر در وجود انسان عشق نباشد قادر به انجام هیچ کاری نیست؛ آنچه مرا در این سال‌ها سال به عنوان معلم در روستای دَربیابان با همه سختی‌های آن نگاه داشته، عشقی است که به این کار دارم».

«موسی نوری شوراب» پنج سال است که در «دبستان شهید علی‌محمد رنجبر» روستای «دَربیابان»معلمی می‌کند. او اهل روستا نیست و به صورت بیتوته‌ای در تنها مدرسه روستای دَربیابان مشغول خدمت است. در این چند سال به خوبی روستا، روستاییان و مشکلات آن‌ها را شناخته و خود را بخشی از آن‌ها می‌داند:«روستای دَربیابان علاوه بر مشکلات دسترسی و مسیر صعب‌العبور خود، از اینترنت محروم است؛ گاهی از یک تلفن ساده هم محروم می‌شویم. آب آشامیدنی به صورت مداوم برقرار نیست و گاهی قطع می‌شود. همچنین روستای دَربیابان از نظر امکانات بهداشتی در وضعیت مناسبی نبوده و خانه بهداشت ندارد. امیدواریم مسئولان در خصوص رفع مشکلات این روستا اقدام کنند. روستاییان و عشایر نقش بسزایی در اقتصاد کشور دارند. صدای ما را به مسئولین برسانید ما نیز مانند همه مردم حق داریم تا از امکانات بهره‌مند شویم».

این معلم هر هفته صبح شنبه با پرایدی قدیمی که برای چنین مسیر صعب‌العبوری مناسب نیست، خود را به مدرسه می‌رساند و عصر چهارشنبه به مشهد باز می‌گردد. باتوجه به اینکه روستا از اینترنت محروم است نامه‌ها و کارهای اداری مدرسه را در روزهای پنجشنبه به صورت دستی به اداره آموزش و پرورش می‌برد.

نوری شوراب در سی و یکمین سال خدمت خود به عنوان معلم، مهمترین انگیزه برای خدمت پنج‌ساله در این روستا را عشق به کار خود می‌داند و بیان می‌کند:«اگر عشق در وجود انسان نباشد نمی‌تواند هیچ کاری را انجام دهد. من نسبت به شغل آموزگاری عشق و علاقه زیادی دارم و امیدوارم دانش‌آموزان خوبی را تحویل جامعه بدهم».

در ورودی روستای دَربیابان، با گذر از باغ‌ها و آرامستان روستا و در بلندی کوه‌های هزار مسجد، حرکت پرچم ایران بر بام ساختمان کوچک دبستان به چشم می‌خورد. در کنار ساختمان مدرسه خودروی قدیمی آقای نوری پارک شده است. برای ورود به مدرسه باید کفش‌هایمان را دربیاوریم. در کنار کفش‌های آقای معلم، کفش‌های دانش‌آموزان با گل و لای، پاشنه‌های تاخورده و گاها پارگی و وصله‌هایی به چشم می‌خورد که به صورت کاملا منظم پشت در ورودی جفت شده است. صدای معلم، شعر خواندن دانش‌آموزان کلاس اولی و صدای توضیحات کلاس سومی‌ها در مورد ریاضی و ضرب و تقسیم در میان صدای باد، بوی گوسفندان و صدای زنگوله سگ‌های گله به گوش می‌رسد. مدرسه دارای یک کلاس، یک اتاق استراحت و اقامت معلم و یک آشپزخانه است و در آن طرف ساختمان مدرسه، سرویس بهداشتی دانش‌آموزان قرار دارد که معلم مدرسه در مورد آن می‌گوید:« به دلیل عدم دسترسی به آب امکان استفاده دانش‌آموزان از سرویس وجود ندارد».

نوری ادامه می‌دهد: «باتوجه اینکه من در سال آخر خدمت بودم، به دلیل کمبود نیرو از من خواستند تا امسال استمرار به خدمت داشته باشم و ۱۴۰۲- ۱۴۰۳ به صورت استمرار خدمت به ادامه کار مشغول شدم. ساعت کاری مدرسه از ۷:۳۰ صبح تا ۱۶:۰۰ عصر و به صورت دو شیفت است که سه کلاس در نوبت صبح، سه کلاس بعدازظهر و به صورت چرخشی تشکیل می‌شود. چون فضای کلاس‌ این مدرسه کم است، مجبور به این تقسیم‌بندی شده‌ایم».

حیاط مدرسه دامنه طبیعت است و هیچ حفاظی برای دانش‌آموزان در برابر خطرات وجود ندارد؛ آقای معلم می‌گوید:«باتوجه به اینکه مدرسه حصار و دیواری ندارد رفت و آمد دام‌ها، حضور سگ‌های گله و حیوانات دیگر، باعث ترس و ایجاد اختلال در فرایند کلاس درس می‌شود. ما از ابتدا پیگیری کردیم و به آموزش و پرورش نامه نوشتیم، اما آموزش و پرورش نیز به ما گفت بودجه نداریم و برای رفع این مشکل از اهالی روستا کمک بگیرید. این چندسال خشکسالی بوده و دامداران این روستا توان پرداخت هزینه برای دیوارکشی دبستان را ندارند».

او که به تنهایی و درست در اتاق روبه‌روی کلاس درس زندگی می‌کند، خود را در این خصوص مستثنی نمی‌داند و ادامه می‌دهد« من نیز به دلیل عدم وجود دیوار در اطراف مدرسه امنیت ندارم. صداها و رفت و آمد حیوانات موجب ترس من نیز شده و گاهی باعث بی‌خوابی من هم می‌شود». همچنین در مورد تغذیه و تامین مواد غذایی خود در طول هفته، اضافه می‌کند:« تامین مواد اولیه غذایی و آشپزی و درست کردن غذا و تمامی این مسائل در مدرسه با من و با هزینه خودم انجام می‌شود. جمعه هر هفته از مشهد نان و مواد غذایی تامین و تا چهارشنبه از همین مواد استفاده می‌کنم».

آقای نوری در تشریح مشکلات آموزشی و نبود امکانات، می‌گوید:«کلید رفع همه مشکلات مدرسه بودجه‌ای است که آموزش و پرورش ندارد. ما از اینترنت محرومیم، تلفن هم در حد یک تماس می‌توانیم داشته باشیم. ما امکانات آموزشی مثل تخته هوشمند، دیتا و... نداریم. به دلیل عدم وجود اینترنت از رایانه هم نمی‌توانیم استفاده کنیم تا بتوانیم نامه‌ها را به اداره آموزش و پرورش برسانیم که این کار توسط خودم و در روزهای پنجشنبه انجام می‌شود. از مسئولین می‌خواهم به فکر ما باشد».

وجود امکانات ضعیف آموزشی در این روستا اما باعث نشده که معلم دست از تلاش برای تدریس هرچه بهتر به دانش‌آموزان خود بردارد. او با استفاده از حداقل امکانات در تلاش است که با کیفیت‌ترین تدریس خود را انجام دهد؛ گواه این مطلب، کاردستی‌ها و برگه‌هایی است که در دیوارهای کلاس درس آویزان شده و در آن‌ها مطالب درسی و نقاشی با رنگ آمیزی‌هایی که با حوصله زیادی انجام شده، به چشم می‌خورد.

 وی وضعیت دانش‌آموزان را به صورت مطلوبی می‌بیند و تصریح می‌کند:«دانش‌آموزان استعداد فوق العاده‌ای دارند؛ در تلاشم تا تعاملی مهربانانه و پدرانه با دانش‌آموزان داشته باشم. باتوجه به اینکه دانش‌آموزان کلاس در مقاطع مختلف هستند باید ساعت زمانی کلاس درس را تقسیم کنیم تا به بهترین نحو از زمان کلاس بهره‌مند شویم».

در کنار توپ‌های سبد ورزشی مدرسه طناب و بدمینتون نیز به چشم می‌خورد اما باتوجه به اینکه در مدرسه محلی برای ورزش کردن وجود ندارد این آموزگار می‌گوید:«برای ورزش دانش‌آموزان هیچ امکاناتی نداریم. ما حتی یک میدان خط‌کشی شده نداریم. یک زمین تقریبا مسطح خاکی در پایین‌تر از مدرسه وجود دارد که دانش‌آموزان در ساعت ورزش در آنجا ورزش می‌کنند».

او امکانات درمانی روستا و مدرسه را ضعیف می‌داند و ادامه می‌دهد:«اگر کسی مریض شود باید به مشهد برود. از امکانات درمانی با توجه به وضعیت روستا، فقط یک جعبه کمک‌های اولیه کوچک که همه مدارس دارند در اختیار ما قرار گرفته است».

موسی نوری شوراب علاوه بر شغل مقدس آموزگاری، خود را به عنوان عضوی از روستای دَربیابان می‌داند و در جریان رفع بسیاری از مشکلات روستا تلاش‌های بسیاری برای ایجاد خانه بهداشت، آسفالت کردن جاده روستا، ایجاد خدمات عمومی و... کرده است. همچنین در حوزه فرهنگی نیز با دعوت از روستاییان برای استفاده از کتابخانه مدرسه در تلاش برای ارتقاء فرهنگ مطالعه بوده است. او همچنین با توجه به اینکه روستا روحانی ندارد بسیاری از مسائل شرعی روستاییان را از طریق رساله پاسخ می‌دهد و به عنوان پیش‌نماز در مسجد روستا نیز حضور دارد.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • مردم سیستان و بلوچستان باید از ثروت‌های استان بهره‌مند شوند
  • کلاس این آقا معلم در مدرسه تشکیل نمی شود
  • عشق معلمی دَربیابان
  • معلمان خاطره‌انگیز در قاب تصویر
  • معلم نمونه سیستان و بلوچستان از رمز موفقیت خود می‌گوید
  • اینجا به تماشای ایثار بنشینید؛ معلمانی که پیامبر زمان خود شده‌اند
  • معلم خلاق، دانش‌آموز هنر آفرین
  • دستان هنرآفرین دانش‌آموزی
  • البرز به ۱۱ هزار کلاس درس جدید نیاز دارد
  • رشد بیش از ۴ برابری آمار جذب و پذیرش نیروی انسانی در آموزش و پرورش سیستان و بلوچستان